بیوگرافیبیوگرافی هنرمندان

اکبر عبدی؛ صورت هزارچهره سینمای ایران

اکبر عبدی؛ صورت هزارچهره سینمای ایران

نام: اکبر

نام خانوادگی: عبدی آقاباقر

تاریخ تولد: ۴ شهریور 1339

محل تولد: محله نازی‌آباد تهران

تحصیلات: دیپلم نمایش‌های آماتوری

زمینه فعالیت: بازیگری در تئاتر، تلویزیون و سینما

سال‌های فعالیت: از سال ۱۳۵۹ تاکنون

نام همسر: نینا عبدی (دختر دایی‌اش)

فرزندان: یک دختر به نام المیرا

نوه: یک نوه به نام سام

زندگی شخصی اکبر عبدی

اکبر عبدی یکی از چهره‌های ماندگار، برجسته و محبوب سینما و تلویزیون ایران است که در تاریخ ۴ شهریور ۱۳۳۹ در محله نازی‌آباد تهران، یکی از محله‌های قدیمی و پرجمعیت پایتخت، چشم به جهان گشود. او از همان دوران کودکی علاقه زیادی به هنرهای نمایشی داشت و همین علاقه باعث شد تا در نوجوانی به طور جدی‌تر وارد این حوزه شود. عبدی در سال ۱۳۵۸ موفق به دریافت مدرک دیپلم در رشته نمایش‌های آماتوری شد و با تکیه بر استعداد ذاتی، پشتکار و خلاقیت خود، توانست به یکی از چهره‌های درخشان در عرصه بازیگری تبدیل شود. تلاش‌های مداوم او در زمینه هنرهای نمایشی، باعث شد تا در سال‌های بعد، نشان درجه‌ یک فرهنگ و هنر به او اهدا شود؛ افتخاری که تنها نصیب هنرمندان برجسته و تأثیرگذار می‌شود.

پدر او اصالتی آذربایجانی داشته و اهل یکی از روستاهای استان اردبیل بوده است. مادرش نیز متولد تهران بود و شغل خیاطی را به عنوان منبع درآمد خانواده بر عهده داشت. خانواده عبدی از جمله خانواده‌های پرجمعیت و صمیمی بودند. اکبر عبدی یک خواهر و چهار برادر داشت. یکی از برادران او که از رزمندگان دوران جنگ تحمیلی بود، در جریان بمباران شیمیایی نیروهای بعثی دچار آسیب جدی شد و سرانجام در سال ۱۳۸۰ به دلیل عوارض شیمیایی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. این حادثه تأثیر عمیقی بر زندگی شخصی و روحی عبدی گذاشت.

اکبر عبدی در سال‌های جوانی با دختر دایی‌اش، نینا عبدی ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، دختری به نام المیرا است که علاقه‌مندی به هنر پدر را از او به ارث برده و در برخی از آثار سینمایی و تلویزیونی پدرش ایفای نقش کرده است. عبدی همواره از رابطه صمیمی خود با دخترش سخن گفته و نقش خانواده را در زندگی حرفه‌ای‌اش بسیار پررنگ می‌داند. در سال‌های اخیر، با به دنیا آمدن نوه‌اش به نام سام، وارد مرحله جدیدی از زندگی شد. او در مصاحبه‌های مختلف با شور و شعف از حس پدربزرگ بودن سخن گفته و حضور نوه‌اش را یکی از شیرین‌ترین اتفاقات زندگی‌اش دانسته است. این تجربه جدید، آرامشی خاص به او بخشیده و جایگاه خانواده را در زندگی او مستحکم‌تر کرده است.

بیماری اکبر عبدی

اکبر عبدی در سال‌های اخیر با بیماری‌های مختلفی از جمله ناراحتی کلیه، دیابت و مشکلات قلبی دست و پنجه نرم کرده است. او عمل پیوند کلیه انجام داده و چندین بار به دلیل مشکلات جسمی در بیمارستان بستری شده است. در برنامه «جوکر» نیز اشاره کرد که پس از ضبط برنامه نیاز به بستری شدن خواهد داشت.

ورود به دنیای هنر

علاقه عبدی به بازیگری از کودکی آغاز شد. او در سال ۱۳۵۱ به همراه مادرش به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفت و از همان‌جا مسیر هنری خود را آغاز کرد. فعالیت حرفه‌ای‌اش با تله‌تئاتر «سنجاب‌ها» در سال ۱۳۵۹ شروع شد و پس از آن با سریال «مثل آباد» وارد تلویزیون شد.

نخستین حضورش در سینما با فیلم «جنجال بزرگ» در سال ۱۳۶۳ رقم خورد. اما نقطه عطف شهرتش حضور در برنامه «بازم مدرسم دیر شد» بود که او را به چهره‌ای شناخته‌شده در میان عموم مردم و کارگردانان تبدیل کرد.

درخشش در سینما

اکبر عبدی با فیلم «مادر» ساخته علی حاتمی در سال ۱۳۶۸ به اوج درخشش رسید و برای بازی در این فیلم موفق به دریافت سیمرغ بلورین نقش مکمل مرد شد. پس از آن با بازی در فیلم «آدم برفی» در نقش زن، استعداد شگرف خود را در ایفای نقش‌های متفاوت و دشوار به نمایش گذاشت.

از جمله ویژگی‌های برجسته عبدی، انعطاف‌پذیری چهره‌اش در گریم‌های مختلف است. او بارها با چهره‌های متفاوت در نقش‌های زنانه و مردانه ظاهر شده و به «مرد هزار چهره» معروف شده است. حضورش در آثار طنز و جدی، او را به یکی از چهره‌های بی‌بدیل و محبوب سینمای ایران تبدیل کرده است.

آثار تلویزیونی و برنامه‌های نمایشی

در تلویزیون، عبدی با آثار زیادی شناخته می‌شود. از جمله آن‌ها می‌توان به «بازم مدرسم دیر شد»، «محله گل و بلبل»، «بیدار باش»، «شوق پرواز»، «سال‌های مشروطه» و «در چشم باد» اشاره کرد. او در برنامه «شبی با عبدی» نیز به اجرای نقش‌های متعدد پرداخت که یکی از موفق‌ترین برنامه‌های نمایشی تلویزیون در سال ۱۳۹۷ محسوب می‌شود.

سبک بازی

اکبر عبدی بیشتر به خاطر نقش‌های طنز و متفاوتش شناخته می‌شود. اما بازی‌های دراماتیک و جدی او نیز همواره مورد تحسین منتقدان و مخاطبان قرار گرفته است. توانایی او در تغییر صدا، لهجه، چهره و فیزیک، باعث شده تا در نقش‌های زنانه نیز بسیار موفق عمل کند.

افتخارات و تأثیر فرهنگی

اکبر عبدی یکی از معدود بازیگرانی است که علاوه بر محبوبیت عمومی، تحسین منتقدان و جوایز رسمی را نیز از آن خود کرده است. او نه تنها در میان نسل‌های مختلف شناخته شده است، بلکه بسیاری از آثارش به بخشی از خاطرات جمعی ایرانیان تبدیل شده‌اند.

Iranian-pic

فیلم‌های سینمایی اکبر عبدی

دهه ۱۳۶۰:

  • جنجال بزرگ (سیاوش شاکری، ۱۳۶۳)

  • مردی که موش شد (احمد بخشی، ۱۳۶۴)

  • مأموریت (حسین زندباف، ۱۳۶۵)

  • اجاره‌نشین‌ها (داریوش مهرجویی، ۱۳۶۵)

  • غریبه (رحمان رضایی، ۱۳۶۶)

  • گراند سینما (حسن هدایت، ۱۳۶۷)

  • مادر (علی حاتمی، ۱۳۶۸)

  • ریحانه (علیرضا رئیسیان، ۱۳۶۸)

  • دزد عروسک‌ها (محمدرضا هنرمند، ۱۳۶۸)

  • ای ایران (ناصر تقوایی، ۱۳۶۸)

  • سفر جادویی (ابوالحسن داوودی، ۱۳۶۹)

  • در آرزوی ازدواج (اصغر هاشمی، ۱۳۶۹)

  • مدرسه پیرمردها (علی سجادی حسینی، ۱۳۷۰)

  • سیرک بزرگ (اکبر خواجویی، ۱۳۷۰)

  • دلشدگان (علی حاتمی، ۱۳۷۰)

  • ناصرالدین شاه آکتور سینما (۱۳۷۰)

  • هنرپیشه (۱۳۷۱)

  • روز فرشته (بهروز افخمی، ۱۳۷۲)

  • سفر به‌خیر (داریوش مؤدبیان، ۱۳۷۲)

  • رویای نیمه شب تابستان (داریوش مؤدبیان، ۱۳۷۳)

  • تحفه هند (محمدرضا زهتابی، ۱۳۷۳)

  • آقای شانس (رحمان رضایی، ۱۳۷۳)

  • آرزوی بزرگ (خسرو شجاعی، ۱۳۷۳)

  • آدم‌برفی (داوود میرباقری، ۱۳۷۳)

  • یک داستان واقعی (ابوالفضل جلیلی، ۱۳۷۴)

  • مرد آفتابی (همایون اسعدیان، ۱۳۷۴)

  • پاک‌باخته (غلامحسین لطفی، ۱۳۷۴)

  • عشق گمشده (شهرام اسدی، ۱۳۷۵)

  • شب روباه (همایون اسعدیان، ۱۳۷۵)

  • پنجه در خاک (ایرج قادری، ۱۳۷۶)

  • بدلکاران (مهدی صباغ‌زاده، ۱۳۷۶)

  • چشم عقاب (شفیع آقامحمدیان، ۱۳۷۷)

  • جنگجوی پیروز (مجتبی راعی، ۱۳۷۷)

  • دارا و ندار (فریدون حسن‌پور، ۱۳۷۸)

  • یکی بود یکی نبود (ایرج طهماسب، ۱۳۷۹)

  • علی و دنی (وحید نیکخواه آزاد، ۱۳۷۹)

  • نان و عشق و موتور ۱۰۰۰ (ابوالحسن داوودی، ۱۳۸۰)

  • تارزن و تارزان (علی عبدالعلی‌زاده، ۱۳۸۰)

  • کفش‌های جیرجیرک‌دار (شاپور قریب، ۱۳۸۱)

دهه ۱۳۸۰:

  • هدف اصلی (قدرت‌الله صلح‌میرزایی، ۱۳۸۵)

  • گوشواره (وحید موسائیان، ۱۳۸۵)

  • قاعده بازی (احمدرضا معتمدی، ۱۳۸۵)

  • اخراجی‌ها (مسعود ده‌نمکی، ۱۳۸۵)

  • مظفرنامه (محمدرضا ورزی، ۱۳۸۶)

  • هم‌خانه (مهرداد فرید، ۱۳۸۶)

  • کلاغ پر (شهرام شاه‌حسینی، ۱۳۸۶)

  • استخوونای بابام (سیدمهدی رضازاده فخار، ۱۳۸۶)

  • تسویه حساب (تهمینه میلانی، ۱۳۸۶)

  • نظام از راست (محمدرضا ورزی، ۱۳۸۷)

  • دلداده (قدرت‌الله صلح‌میرزایی، ۱۳۸۷)

  • در شب عروسی (رضا قهرمانی، ۱۳۸۷)

  • کیش و مات (جمشید حیدری، ۱۳۸۷)

  • اخراجی‌ها ۲ (مسعود ده‌نمکی، ۱۳۸۷)

  • چشمک (جهانگیر جهانگیری، ۱۳۸۷)

  • افراطی‌ها (جهانگیر جهانگیری، ۱۳۸۸)

  • زمهریر (علی روئین‌تن، ۱۳۸۸)

  • شرط اول (مسعود اطیابی، ۱۳۸۸)

  • شبکه (ایرج قادری، ۱۳۸۹)

  • اخراجی‌ها ۳ (مسعود ده‌نمکی، ۱۳۸۹)

دهه ۱۳۹۰:

  • تلفن همراه رئیس‌جمهور (علی عطشانی، ۱۳۹۰)

  • بچگیتو فراموش نکن (جلال فاطمی، ۱۳۹۰)

  • خوابم می‌آد (رضا عطاران، ۱۳۹۰)

  • رسوایی (مسعود ده‌نمکی، ۱۳۹۱)

  • جابه‌جا (علی توکل‌نیا، ۱۳۹۱)

  • داستان عوضی (فریدون جیرانی، ۱۳۹۱)

  • پس‌کوچه‌های شمرون (کامران قدکچیان، ۱۳۹۱)

  • شاباش (حامد کلاهداری، ۱۳۹۱)

  • عملیات مهد کودک (فرزاد اژدری، ۱۳۹۱)

  • معراجی‌ها (مسعود ده‌نمکی، ۱۳۹۲)

  • یکی برای همه (محمد آهنگرانی، ۱۳۹۲)

  • خواب‌زده‌ها (فریدون جیرانی، ۱۳۹۲)

  • مذاکرات مستقیم آقای عبدی (علی شاه‌حاتمی، ۱۳۹۳)

  • قندون جهیزیه (علی ملاقلی‌پور، ۱۳۹۳)

  • پدر آن دیگری (یدالله صمدی، ۱۳۹۳)

  • آدم باش (مجید جوان)

 

سریال های اکبر عبدی

دهه ۱۳۶۰:

  • مثل‌آباد (رضا ژیان و مسعود فروتن، ۱۳۶۰)
  • محله برو بیا (داریوش مؤدبیان، ۱۳۶۱)
  • داستان ریاضی‌دانان (محمدعلی طالبی، ۱۳۶۲)
  • محله بهداشت (داریوش مؤدبیان و حسین فردرو، ۱۳۶۳)
  • باز مدرسم دیر شد (حسین افصحی و مهوش جزایری، ۱۳۶۳)
  • لطائف الطوائف (۱۳۶۴)
  • طنزآوران جهان (داریوش مؤدبیان و حسین فردرو، ۱۳۶۴)
  • در خانه (بیژن بیرنگ و مسعود رسام، ۱۳۶۵)
  • با سلسله حکمت (اکبر خواجویی، سیروس مقدم و مرتضی جعفری، ۱۳۶۶–۱۳۶۸)
  • خانواده عجیب (ایرج طهماسب، ۱۳۶۷)
  • چراغ خانه (منوچهر پوراحمد، ۱۳۶۸)
  • سلامتی چه خوبه (علیرضا خمسه و ایرج طهماسب، ۱۳۶۸)
  • امام علی (داوود میرباقری، ۱۳۶۹–۱۳۷۰)
  • وزیرمختار (سعید نیک‌پور، ۱۳۷۰)
  • نگهبان (حسین مروی، ۱۳۷۰)
  • هزار برگ و هزار رنگ (حسین محب‌اهری و حسین فردرو، ۱۳۷۰)

دهه ۱۳۷۰:

  • زندگی (حسین مروی، ۱۳۷۱–۱۳۷۲)
  • مش خیرالله و صندوقچه اسرار (داریوش مؤدبیان و حسین فردرو، ۱۳۷۲–۱۳۷۳)
  • آخرین ستاره شب (منوچهر پوراحمد، ۱۳۷۴)
  • خاله‌خانم (منوچهر پوراحمد و شیرین جاهد، ۱۳۷۵–۱۳۷۶)
  • چشم‌به‌راه (اصغر فرهادی و مهتاج نجومی، ۱۳۷۷)
  • به‌سوی افتخار (سیروس مقدم، ۱۳۷۷)
  • گل من گلی (قاسم جعفری، ۱۳۷۷)
  • زیر بازارچه (رضا ژیان، ۱۳۷۷–۱۳۷۸)
  • راه سوم (قاسم جعفری، ۱۳۷۷–۱۳۷۸)
  • هتل پیاده‌رو (بهمن زرین‌پور، ۱۳۷۸)
  • شب روباه (همایون اسعدیان، ۱۳۷۸)
  • پدرخوانده (حمید قدکچیان، ۱۳۷۸)
  • به‌همین سادگی (حامد عنقا و مهری ظریفی، ۱۳۷۹)
  • آبدارشاه (رحیم رحیمی‌پور، ۱۳۷۹)
  • زیر آسمان شهر (مهران غفوریان، ۱۳۸۰–۱۳۸۱)

دهه ۱۳۸۰:

  • معصومیت ازدست‌رفته (داوود میرباقری، ۱۳۸۱)
  • ثارالله (شهریار بحرانی، ۱۳۸۲ – نیمه‌کاره)
  • در چشم باد (مسعود جعفری جوزانی، ۱۳۸۲–۱۳۸۸)
  • جابر بن حیان (جواد افشار، ۱۳۸۵)
  • گل یا پوچ (جواد افشار، ۱۳۸۵–۱۳۸۶)
  • پاتوق (شاهین باباپور، احمد قربانی، ۱۳۸۶–۱۳۸۷)
  • سال‌های مشروطه (محمدرضا ورزی، ۱۳۸۸)
  • پرانتز باز (کیومرث پوراحمد، ۱۳۸۷–۱۳۸۸)
  • شوق پرواز (یدالله صمدی، ۱۳۸۶–۱۳۹۰)
  • بیدار باش (احمد کاوری، ۱۳۹۰–۱۳۹۱)

دهه ۱۳۹۰:

  • اولین انتخاب (مهدی صباغ‌زاده، ۱۳۹۲)
  • بچه‌های نسبتاً بد (سیروس مقدم، ۱۳۹۲)
  • معراجی‌ها (مسعود ده‌نمکی، ۱۳۹۲)
  • محله گل و بلبل (احمد درویشعلی‌پور، ۱۳۹۴–۱۳۹۶)
  • شش قهرمان و نصفی (حسین قناعت، ۱۳۹۸)
  • چوب‌خط (حمید بهرامیان، ۱۳۹۹)

دهه ۱۴۰۰:

  • روزهای آبی (محمدرضا حاجی غلامی، ۱۴۰۰)
مشاهده بیشتر

مدیریت

لورم ایپسوم یا طرح‌ نما به متنی آزمایشی و بی‌معنی در صنعت چاپ، صفحه‌آرایی و طراحی گرافیک گفته می‌شود.لورم ایپسوم یا طرح‌ نما به متنی آزمایشی و بی‌معنی در صنعت چاپ، صفحه‌آرایی و طراحی گرافیک گفته می‌شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا